سرفصلها:
- اصول و مبانی زوج درمانی شناختی رفتاری
- ارزیابی
- فرمول بندی
- علیت حلقوی
- استراتژی کاهش تعارضات
- استراتژی افزایش تعاملات مثبت
به نظر الیس ناکارآمدی ارتباطی زمانی رخ میدهد که طرفین از روابط خود، باورهای غیرواقعی داشته باشند و از منشا نارضایتی خود ارزیابیهای بسیار منفی ارائه دهند(الیس،1977). در دهه 1970-1960 رفتار درمانگران برای پرداختن به رفتارهای مشکلدار بزرگسالان و کودکان از اصول نظریه یادگیری استفادهکردند. بسیاری از اصول و روشهای رفتاری که در درمان انفرادی از آنها استفاده میشد، بعدها برای زوجهای ناراضی و پس از آن برای خانوادهها به کار گرفتهشد. به عنوان مثال، استوارت (1969)، لیبرمن (1970) و دایس ، هوپس و پاترسون (1973) برای تسهیل تعاملهای امضا کننده زوجهای مشکل دار و خانوادهها از نظریه تبادل اجتماعی و اصول یادگیری عامل استفاده کردند. این کار باعث شد که تحقیقات بعدی زوج درمانگران به سمت شناسایی اهمیت مداخله عوامل شناختی و الگوهای تعامل رفتار سوق دادهشود(داتیلیو و بیرشک، 1385).
قبل از ارائه نظریههای اصلی خانواده درمانی، اینگونه مطرح شدهبود که شناختارها را میتوان به عنوان بخش فرعی درمان رفتاری مورد استفاده قرار داد، اما در دهه 1980 عوامل شناختی در کانون اصلی توسعه منابع پژوهشی و درمانی زوجها قرار گرفتند و مستقیم تر و ساختارمندتر از آنچه در سایر رویکردهای نظری زوج درمانی وجود داشت، وارد درمان شدند. با مطرح شدن تحریفهای شناختی و ادراکات نادرست در درمان زوجها، توجه درمانگران به استنباطها و باورهای طرفین نسبت به هم معطوف گشت و استفاده احتمالی از این باورها برای پیداکردن راهی برای رهایی از بنبستهای رابطهای، مورد توجه قرار گرفت(اپشتاین و باکوم،1989).ارزیابی شناختی و روشهای مداخلهای، از درمان انفرادی به عاریه گرفتهشد و برای استفاده در مورد زوجها مطابقت دادهشد. همانند درمان انفرادی، برای تقویت قابلیت زوجین در ارزیابی و تغییر شناختارهای مشکلساز، مداخلات ارتباطی و حل مشکل نیز میگردند(اپشتاین و باکوم، 2002). روشهای ارزیابی بالینی در زوجدرمانی شناختی– رفتاری مصاحبههای انفرادی و مشترک با زوجها، پرسشنامههایی که خود افراد پر میکنند و مشاهده تعامل زوجها توسط درمانگران، سه روش اصلی ارزیابی بالینی هستند.
قبل از ارائه نظریههای اصلی خانواده درمانی، اینگونه مطرح شدهبود که شناختارها را میتوان به عنوان بخش فرعی درمان رفتاری مورد استفاده قرار داد، اما در دهه 1980 عوامل شناختی در کانون اصلی توسعه منابع پژوهشی و درمانی زوجها قرار گرفتند و مستقیم تر و ساختارمندتر از آنچه در سایر رویکردهای نظری زوج درمانی وجود داشت، وارد درمان شدند. با مطرح شدن تحریفهای شناختی و ادراکات نادرست در درمان زوجها، توجه درمانگران به استنباطها و باورهای طرفین نسبت به هم معطوف گشت و استفاده احتمالی از این باورها برای پیداکردن راهی برای رهایی از بنبستهای رابطهای، مورد توجه قرار گرفت(اپشتاین و باکوم،1989).ارزیابی شناختی و روشهای مداخلهای، از درمان انفرادی به عاریه گرفتهشد و برای استفاده در مورد زوجها مطابقت دادهشد. همانند درمان انفرادی، برای تقویت قابلیت زوجین در ارزیابی و تغییر شناختارهای مشکلساز، مداخلات ارتباطی و حل مشکل نیز میگردند(اپشتاین و باکوم، 2002). روشهای ارزیابی بالینی در زوجدرمانی شناختی– رفتاری مصاحبههای انفرادی و مشترک با زوجها، پرسشنامههایی که خود افراد پر میکنند و مشاهده تعامل زوجها توسط درمانگران، سه روش اصلی ارزیابی بالینی هستند.
آیا مدل زوج درمانی شناختی-رفتاری یک رویکرد تصادفی است؟!
درک ناکافی از مولفههای CBCT و بی توجهی به پایههای اساسی این مدل در نظریهها و روشهای اصلی؛ ممکن است CBCT را در حد رویکردی تصادفی که از دیگر مدلها قابل تمییز نمیباشد نشان دهد و نیز اثرات و کاربرد آن را کم اهمیت جلوه دهد. بنابر این CBCT جنبههای گوناگونی از کارکردها را با هم یکپارچه میکند. پیش از آنکه هر نظریه بالینی یا تکنیکهای درمانی جنبه کاربردی پیدا کند؛ سنجش کارکردی باید آن نظریه یا تکنیک را به سوی طرح ریزی درمانی سوق بدهد.
درک ناکافی از مولفههای CBCT و بی توجهی به پایههای اساسی این مدل در نظریهها و روشهای اصلی؛ ممکن است CBCT را در حد رویکردی تصادفی که از دیگر مدلها قابل تمییز نمیباشد نشان دهد و نیز اثرات و کاربرد آن را کم اهمیت جلوه دهد. بنابر این CBCT جنبههای گوناگونی از کارکردها را با هم یکپارچه میکند. پیش از آنکه هر نظریه بالینی یا تکنیکهای درمانی جنبه کاربردی پیدا کند؛ سنجش کارکردی باید آن نظریه یا تکنیک را به سوی طرح ریزی درمانی سوق بدهد.
یکپارچگی مدل شناختی-رفتاری
در بررسی موضوع یکپارچگی و تاکید بر شناختی یا رفتاری بودن این مدل؛ سوال اساسی این است که CBCT واقعا چیست؟
با توجه به اصول رفتاری؛ رویکرد قوی CBCT با سنجش مشکل اصلی و وابستههای حمایتی آن آغاز میشود. ممکن است نامرتبط باشد که در آن افکار والیه مورد تاکید قرار گیرد یا تنها شامل یک تم باشد که بر رفتارهای والیه متمرکز است. به میزانی که مداخلات صورن میگیرد رفتارهای هدف و رفتارهای اصلاح شده ظاهر میشوند.
درمانگران شناختی-رفتاری چگونه عمل میکنند؟
شناخت درمانگری که متوجه میشود تمرکز اولیه بر اسنادها به تغییر منجر نمیشود سعی میکند روش خود را جهت اصلاح رفتارها به موثرترین مسیر تغییر دهد. مشابه این؛ درمانگری که فقط در صورت اتفاق به فکر اهمیت میدهد ممکن است تاکید بر آن را بر رفتارهای هدف ترجیح دهد. لذا در این مدل رویکرد یکپارچه بسیار مناسب است و شناختها یا رفتارهای صرف میتواند نادیده گرفته شود.
درمانگران شناختی-رفتاری لازم است از چه مسایلی به خوبی آگاهی داشته باشند؟
آگاهی درمانگر از سنجش مسایل فرهنگی و رشدی و توانایی ایجاد همدلی و به کارگیری مهارتهای هدفمند؛ زوج را در رسیدن به بهبودی در روابط خود توانا میسازد. بدون سنجش منظم این موارد اهداف به طور مشخص آشکار نمیشود و عدم توجه به استفاده از این مداخلات جنبههای مناسب درمانی را مشخص نمیکند. لذا دقت به همهی جزییات و ابعاد کار برای همهی کسانی که روشهای CBCT را در کار زوج درمانی خود استفاده میکنند؛ مفید واقع میشود.
درمانگران شناختی-رفتاری لازم است از چه مسایلی به خوبی آگاهی داشته باشند؟
آگاهی درمانگر از سنجش مسایل فرهنگی و رشدی و توانایی ایجاد همدلی و به کارگیری مهارتهای هدفمند؛ زوج را در رسیدن به بهبودی در روابط خود توانا میسازد. بدون سنجش منظم این موارد اهداف به طور مشخص آشکار نمیشود و عدم توجه به استفاده از این مداخلات جنبههای مناسب درمانی را مشخص نمیکند. لذا دقت به همهی جزییات و ابعاد کار برای همهی کسانی که روشهای CBCT را در کار زوج درمانی خود استفاده میکنند؛ مفید واقع میشود.
آیا می دانید مسایل اخلاقی در رویکرد شناختی-رفتاری به چه صورت است؟
زوج درمانی به طور عام و CBCT به طور خاص؛ مواردی اخلاقی برای متخصصان ایجاد میکند. آنگونه که پیش از این اشاره شد مشکل است که زوج درمانی به طور کامل بر ارتباط؛حل مساله؛ تبادل رفتار و تشریح اسنادهای همسران تمرکز کند. علاوه بر این تمام مدلهای زوج درمانی با برخی خطرها همراهاند و ماهیت رهنمونی و فعال CBCT به توجهی ویژه به منظور کاهش پیامدهای ناخواسته احتیاج دارد. در رویکرد شناختی رفتاری و استفاده از CBCT؛ مسایلی از قبیل مصاحبهی جداگانه زوجها؛ چگونگی صرف زمان در مورد اختلال فرد؛ افشای اسرار؛ ارجاع و تصمیمهایی دربارهی رهبری زوج ـ خانواده ـ فرد یا گروه درمانی و یا بازگشت به درمانهای دیگر؛ بسیار مهم است.
زوج درمانی شناختی-رفتاری برای چه کسانی مفید است؟
به دلیل دامنه گسترده این رویکرد؛ مهارتها و پایههای عملی آنها؛ CBCT میتواند برای تعدادی زیادی از مسایل زوج درمانی و نیز برای مراجعانی که مشکلاتی در مورد فرهنگ؛ مشکلات کنونی؛ جهت گیری و مسایل جنسی؛ سن؛ ناتوانی و دیگر عوامل دارند بسیار مفید باشد.
زوج درمانی به طور عام و CBCT به طور خاص؛ مواردی اخلاقی برای متخصصان ایجاد میکند. آنگونه که پیش از این اشاره شد مشکل است که زوج درمانی به طور کامل بر ارتباط؛حل مساله؛ تبادل رفتار و تشریح اسنادهای همسران تمرکز کند. علاوه بر این تمام مدلهای زوج درمانی با برخی خطرها همراهاند و ماهیت رهنمونی و فعال CBCT به توجهی ویژه به منظور کاهش پیامدهای ناخواسته احتیاج دارد. در رویکرد شناختی رفتاری و استفاده از CBCT؛ مسایلی از قبیل مصاحبهی جداگانه زوجها؛ چگونگی صرف زمان در مورد اختلال فرد؛ افشای اسرار؛ ارجاع و تصمیمهایی دربارهی رهبری زوج ـ خانواده ـ فرد یا گروه درمانی و یا بازگشت به درمانهای دیگر؛ بسیار مهم است.
زوج درمانی شناختی-رفتاری برای چه کسانی مفید است؟
به دلیل دامنه گسترده این رویکرد؛ مهارتها و پایههای عملی آنها؛ CBCT میتواند برای تعدادی زیادی از مسایل زوج درمانی و نیز برای مراجعانی که مشکلاتی در مورد فرهنگ؛ مشکلات کنونی؛ جهت گیری و مسایل جنسی؛ سن؛ ناتوانی و دیگر عوامل دارند بسیار مفید باشد.
نگاه آیندگان به زوج درمانی شناختی-رفتاری چیست؟
آینده حق را به CBCT میدهد. تعداد زیادی از درمانگران خودشان را به عنوان متخصص رفتاری-شناختی میشناسند. برنامه آموزش و تداوم آموزش این مدل درمانی در حال افزایش و تاکید بر روشهای CBCT هستند. روان درمانی تلفیقی روندی در حال رشد دارد و تمایل طبیعی ترکیب نظریهها و تکنیکها بدون شک باقی خواهد ماند و بوسیلهی تحقیقات مختلف به اعتبار آن افزوده میشود. این مایهی خوشحالی است که این روندها با بازنگری توسط همه متخصصان روان درمانی و نیز از طریق پایههای شناختی و رفتاری و دیگر رویکردهای یکپارچه مناسب همراه خواهد بود. و اما در نهایت باید گفت… مشخص است که CBCT جنبههایی از مدلهای دیگر را تلفیق میکند و در روان درمانی CBCT به طور عمومی عناصری را که منشا اصلیشان مشخص نیست؛ یکپارچه میکند.
بیشتر این متخصصان قادر به تشخیص پایههای بهترین بافت و جامعترین روشهای بکارگیری فنون هستند. اگرچه این مشخص است که هم مهارتهای رفتاری و هم مهارتهای شناختی در درمان مشکلات ویژه موثر هستند و در زوج درمانی نیز به کار میروند با این وجود یافتههای تجربی میگوید که قابلیتهای شناختی مثل بازسازی؛ به نتایج معناداری منجر شدهاند.
پروتکل جلسات زوج درمانی بر اساس رویکرد شناختی-رفتاری (CBCT)
زوج درمانی شناختی-رفتاری مشتمل بر 10 جلسه درمانی (هر جلسه 60 تا 90 دقیقه) می باشد. محتوای جلسات براساس رویکرد شناختی-رفتاری، به شیوه گام به گام و با توالی هرهفته یک جلسه برای افراد شرکت کننده است. در هر جلسه، ابتدا هدف از تشکیل جلسه، سپس موضوعات مربوط به آن جلسه، مطرح می شود و اعضا، با بحث و تبادل نظر به بررسی مطالب می پردازند. در پایان هر جلسه، مطالب جمع بندی شده و تکلیفی برای جلسه ی بعد ارائه می گردد.